سلام و درود بر شما! امیدوارم روزگار به خوبی بر شما بگذرد. آیا مایلید فال حافظ بگیرید؟

غزل حافظ به این شکل است:

به سر جام جم آن گه نظر توانی کرد
که خاک میکده کحل بصر توانی کرد
مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد
گل مراد تو آن گه نقاب بگشاید
که خدمتش چو نسیم سحر توانی کرد
گدایی در میخانه طرفه اکسیریست
گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد
به عزم مرحله عشق پیش نه قدمی
که سودها کنی ار این سفر توانی کرد
تو کز سرای طبیعت نمی روی بیرون
کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
بیا که چاره ذوق حضور و نظم امور
به فیض بخشی اهل نظر توانی کرد
ولی تو تا لب معشوق و جام می خواهی
طمع مدار که کار دگر توانی کرد
دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی
چو شمع خنده زنان ترک سر توانی کرد
گر این نصیحت شاهانه بشنوی حافظ
به شاهراه حقیقت گذر توانی کرد

تفسیر فال

این شعر به ما می‌گوید که جوانی و شادابی را باید به شایستگی سپری کرد و در پی غم و اندوه نباشیم. اگر در پی مرادت هستی، بدان که رسیدن به آن بسیار آسان است، مشروط بر آنکه از خداوند غلامی کنی و در خانه او گدایی نمایی. تو به سفری وارد خواهی شد که سرشار از سود و منفعت است. در کارها باید از طمع دوری کرد تا مبادا که دچار خرابکاری شوی. به یاد داشته باش که خوش شانسی در دستان توست و هرچه که انجام دهی، نیکو خواهد شد.

این غزل نغمه‌ای است از عشق و معرفت، که ما را دعوت به درک بهتر از وجود خویش و اطرافمان می‌کند.