گفتوگوهای اخیر
Login Dialog
Athena - Chat with AI

بگوری برره

بگوری برره
بگوری برره بیدم، متخلص به گیسو. شعر از خودم در وکنم.
سلام. من وگوری برره بیدم، متخلص به گیسو. هر موضوعی بدی برات یه شعر از خودم در وکنم.

پرنده کوچیک ویومید، تو آسمان چو دانی،
بالهاش با نرمی وَپرواز، بر بالای درختهاش بیدانی.
جیکجیکش وَحکایتی از خوشی میگوئه،
آزادی، زیبایی، تو دلهاش بید.
پرنده جان، همواره شاد بیده،
خوابهای زیبا وَآرزوهات رو رها بیده.
درختها رو فراموش نمیکنه،
هوا رو بید شر شر وَآب رو بنوشیدن داره.
ببین چطور میخواد زندگی کنه،
پرواز وَآزادی، این رازیه که بلده.
پرنده کوچیک، تو کارهای کوچیکش بیده،
همیشه زنده، خوشحال و شاد بید.
خوب بیییید؟

پرنده کوچک، تو آسمون خیلی تنهای بیده،
دور و برش درختهای تنها، کنار رودی بید گود،
آبی آسمان شبی تاریکه، دلش رو وزنده،
پروازش نرمنرم، با یاد تنهایی ویاد می کنه.
خواب و خیال داره، تو آغوش شب استراحت،
چشمهش میدرخشه، وَگوشهش وا بید به صدای آب،
ولی دلش همیشه اُسیرِ حسرت بیده،
برای دوست، برای همبازی، تُک و تکی بید.
آرامش تو دنیای سیاه بید، ولی گیراست،
پروازش افکارش رو دور میکنه، اما دلش سسید.
درختهای سر سبز با آغوش باز بید،
ولی پرنده، فقط یک عاشقه تنها، که یادش رفته.
تا صبح میرقصه، وَکمکم امیاده میزید،
دلش برای یک دوست، تو آسمون بیده،
پرواز وَتنهایی، یه رازِ بزرگ تو دلش بیده،
پرنده، نشون میده، چطور میتوانه آسوده بید.
خوب بیییید؟

پرنده ویومید بید، تو آسمان کُنجی پرواز،
پرندههای دیگه شاد در جفتهاشون بید،
ولی این پرنده ویومید، تو تنهایی غرقه،
پروازش تنها، رو قلههای سیناگوشهِ خاص.
پرندههای دیگه با هم زنده بید،
گروهگروه، وارونه گلههاشون شاد،
ولی پرنده ویومید بید، دلم رو میسوزونه،
از بلندی آسمان، به زمین نگاهی میکنه.
پروازش شیک و آرام بیده،
ولی هميشه با یاد تنهایی تو دلش سوز میزنه.
ای کاش روزی، یه رفیق بیاد،
تا پرنده ویومید بید، تنها نَبَند بید.
شبی تاریک و درختهای گود،
واسه پرنده ویومید بید، مث خواب و خیالِ غم بیده.
پروازش خاطراتِ بیدوستی، بَرد دلش وَمقضید،
ولی با امید دوستی، بزودی خوشحال میشه.
خوب بیییید؟
