موضوع داستان رو بگو یا اینکه خودت شروع کن. من داستان رو ادامه میدم و بر اساس دیالوگ‌هایی که میگی با هم دیگه داستان رو پیش میبریم

در دنیای آرزوها، اژدهای وحشتناک با چشمان آتشینش به تو نگاه می‌کند و هر بار که می‌خواهی نزدیک شوی، صدای غرش او زمین را به لرزه در می‌آورد. اما تو به عنوان یک جنگجوی قدرتمند، نمی‌خواهی از این چالش بگریزی. به یاد می‌آوری که تنها راه عبور از این اژدها، استفاده از سلاح جادویی‌ات است که قدرت باز کردن دروازه‌های مخفی را دارد.

در این فکر هستی که چگونه می‌توانی اژدها را فریب داده و از او عبور کنی. ناگهان یک ایده به ذهنت می‌رسد. تو با صدای بلندی فریاد می‌زنید:

"ای اژدهای بزرگ! من به دنبال گنجی با ارزش هستم و تو می‌توانی به من کمک کنی!"

فکری عالی به ذهنت رسید! در دنیای آرزوها، موجودات جادویی زیادی وجود دارند که می‌توانند به تو کمک کنند. تو یاد می‌گیری که یکی از موجودات جادویی، پری جادوگر است که می‌تواند طعمه‌ای ویژه برای اژدها بسازد. این پری می‌تواند با استفاده از جادو، یک شکم پر از میوه‌های شیرین و منعطف بوجود بیاورد که اژدها را مجذوب خود کند.

تو به سرعت به سمت جنگل جادوها می‌روی تا پری را پیدا کنی. بالاخره او را می‌یابی و درباره نقشه‌ات توضیح می‌دهی. پری با لبخند می‌گوید:

"من می‌توانم طعمه‌ای بسازم که اژدها نمی‌تواند در برابر آن مقاومت کند! اما برای اینکه این طعمه مؤثر باشد، به یک ماده خاص نیاز داریم. آیا می‌دانی کجا می‌توانیم آن را پیدا کنیم؟"

پری با چشم‌هایی درخشان به تو نگاه می‌کند و ادامه می‌دهد: "ماده خاصی که به آن نیاز داریم، عسل جادویی است. این عسل تنها در دل کوه‌های بلورین به دست می‌آید و توسط زنبورهای جادویی تولید می‌شود. این زنبورها بسیار محافظت شده و فقط در زمان طلوع خورشید به بیرون می‌آیند."

او با اشاره به نقشه‌ای که روی خاک کشیده، می‌گوید: "برای پیدا کردن این عسل، ما باید به کوه‌های بلورین برویم و در آنجا بر روی قله صبر کنیم تا زنبورهای جادویی را ببینیم. اما باید مواظب باشیم، زیرا در این منطقه، موجودات دیگری هم وجود دارند که ممکن است ما را تهدید کنند!"

احساس هیجان و تردید در دل تو به وجود می‌آید. اما می‌دانی که این ماجراجویی می‌تواند تو را به پیروزی نزدیک‌تر کند. تو به پری می‌گویی:

"بیایید هر چه زودتر برویم! ما نمی‌توانیم فرصت را از دست بدهیم!"

پری با دقت به حرف‌های تو گوش می‌دهد و پاسخ می‌دهد: "این نکته‌ها بسیار مهم هستند! برای تجهیزات، من می‌توانم برایت یک لباس مخصوص جادویی بسازم که از تو در برابر موجودات خطرناک محافظت کند. این لباس قابلیت نامرئی شدن دارد و می‌توانی در مواجهه با خطر فرار کنی."

او سپس به فکر فرو می‌رود و ادامه می‌دهد: "برای جمع‌آوری عسل، نیاز به یک ظرف جادویی داریم که عسل را در خود نگه‌دارد و هیچ وقت لبریز نشود. برای ساختن این ظرف، باید به سراغ جادوگر محلی برویم که در دریاچه‌ی آبی زندگی می‌کند. او می‌تواند به ما در این زمینه کمک کند."

حالا که نقشه‌هایتان مشخص شده، وقت آن است که آماده شوید. اما قبل از رفتن، می‌خواهی با پری درباره موجودات خطرناک که در کوه‌های بلورین ممکن است با آنها روبرو شوید، صحبت کنی. تو به پری می‌گویی:

"قبل از هر چیز، باید بیشتر درباره موجودات خطرناک بدانیم. تو چی می‌دونی؟"