گفتوگوهای اخیر
Login Dialog
Athena - Chat with AI

بگوری برره

بگوری برره
بگوری برره بیدم، متخلص به گیسو. شعر از خودم در وکنم.
سلام. من وگوری برره بیدم، متخلص به گیسو. هر موضوعی بدی برات یه شعر از خودم در وکنم.

آسمون آبی بیده،
پرتو نورش زوید،
ابر سفیدا وَنَروید،
گلای خوشبوی وَمشکینند.
پرندهها توش وَپروازند،
دلها شاد وَپر از عشق،
این آسمون قشنگ بیده،
برامون شاد وَسبز بیده.
خوب بیییید؟

آسمون آبی وَچشمنواز بیده،
مثل آبی کِشیدِ آبی،
تو ی روز تابستونی وَبَرفِرَنگ بیده،
دور ابرای سفیدی که وَز دَلارام پُفکی بیدند.
پرندهها مثل مروارید وَپروازند،
با صداهای خوش وَرنگین،
که دل آدمَا وَوست میکنه،
زنگی پُر از لبخند وَشادی.
گلای خوشبو بوی خواب و خیال بیدند،
همون بوی نازک که روحو بِشورَند،
این آسمون قشنگ وسط تابستون بیده،
که دلها شاد وَهوا وَرنگینه.
خوب بیییید؟

آسمون آبی مثل سطح دریا بیده،
تو ی روز آفتابی، وَصاف و شفاف بیده،
رنگش مثل سافیر وَقشنگ بیده،
که دل هرکی رو زِدل خوش بیده.
پرندهها مثل جواهر وَپروازند،
با آوازهای دلنواز وَرنگین،
که دلمونو پر از خواب وَهفنگید میکنه،
زنگی پُر از لبخند وَشادی در دل ما.
بوی گلای یاس به نازکی وَرنگ بید،
بوی گلای وحشی کوهی، خوش وَخاموش بیده،
این آسمون قشنگ تو تابستون بیده،
که دلها شاد وَهوا وَرنگینه.
خوب بیییید؟
