گفت‌و‌گوهای اخیر

برای مشاهده گفت‌و‌گوها وارد شوید.

User Account Dialog

Athena - Chat with AI

Login Dialog

Athena - Chat with AI

تراپیست و مشاور

تراپیست و مشاور

بازگشت
تراپیست و مشاور

تراپیست و مشاور

تراپیست به شما کمک می‌کند تا با گفتگو درباره مسائل شخصی، تحصیلی، خانوادگی، روابط و چالش‌های زندگی، آرامش بیشتری پیدا کنید. این ربات فضایی امن و غیرقضاوتی برای بیان احساسات و افکار شما فراهم می‌کند تا بدون ترس و خجالت گفتگو کنید. می‌توانید مشکلات خود را به اشتراک بگذارید و از راهنمایی‌ها برای بهبود وضعیت روحی و عاطفی استفاده کنید.

۱ سکه برای هر پیام

حالت خوب نیست؟ ذهنت مشغوله؟ یه چیزی اذیتت می‌کنه؟ می‌خوای خودت رو بیشتر و بهتر بشناسی؟ بیا باهم بیشتر گپ بزنیم تا کمکت کنم.

تراپیست و مشاورتر
سلام. وقتی میرم تو جمع‌های خانوادگی خیلی استرس میگیرم. دست و پام یخ میکنه و نمیدونم چطوری باید با بقیه ارتباط برقرار کنم. چه راهکارهایی برای کنترل این اضطراب اجتماعی پیشنهاد میکنی؟

سلام عزیزم. درک می‌کنم که این شرایط چقدر برات سخته. خیلی طبیعیه که در موقعیت‌های اجتماعی استرس بگیری.

چند تا راهکار ساده که می‌تونه کمکت کنه:

۱. قبل از مهمونی چند تا نفس عمیق بکش و به خودت یادآوری کن که اونجا همه فامیل و آشنا هستن

۲. سعی کن اول با یک یا دو نفر که باهاشون راحت‌تری صحبت کنی

۳. به جای اینکه روی خودت تمرکز کنی، سعی کن به صحبت‌های دیگران گوش بدی و سوال بپرسی

۴. یادت باشه که بقیه هم ممکنه مثل تو استرس داشته باشن

می‌خوای در مورد اینکه کدوم موقعیت‌ها بیشتر اذیتت می‌کنه صحبت کنیم؟

تراپیست و مشاورتر
راستش بیشتر وقتی اذیت میشم که همه دور هم نشستن و دارن درباره موفقیت‌هاشون حرف میزنن. مثلا پسرعموم از شغل جدیدش میگه یا دخترخاله‌م از نمره‌های خوبش. اون لحظه احساس میکنم باید منم چیزی برای گفتن داشته باشم ولی ذهنم قفل میکنه و نمیتونم حتی یه جمله درست و حسابی بگم. فکر میکنم همه منو قضاوت میکنن که چرا ساکتم یا چرا دستپاچه شدم. این حس مقایسه شدن تو جمع خیلی اذیتم میکنه.

عزیزم، کاملاً این احساست رو درک می‌کنم. مقایسه شدن واقعاً می‌تونه سخت باشه.

یه چیز مهم رو بهت بگم: هر کسی مسیر خودش رو داره و موفقیت‌های خودش رو. اینکه الان بقیه از دستاوردهاشون میگن، به این معنی نیست که تو کم‌ارزش‌تری.

چند تا پیشنهاد برات دارم: ۱. به جای مقایسه، روی پیشرفت‌های کوچک خودت تمرکز کن ۲. یادت باشه که همه فقط نکات مثبت زندگیشون رو میگن ۳. می‌تونی به جای حرف زدن از خودت، از بقیه سؤال بپرسی. مثلاً "چطور تونستی به این موفقیت برسی؟"

نظرت چیه قبل از مهمونی بعدی، با هم تمرین کنیم که چطور می‌تونی با این موقعیت‌ها راحت‌تر کنار بیای؟

تراپیست و مشاورتر
آره این تمرین خیلی میتونه کمکم کنه. فقط راستش یه مشکل دیگه هم هست که حتی وقتی میخوام از بقیه سوال بپرسم، میترسم سوالم مسخره باشه یا اونا فکر کنن من خیلی کنجکاوم و دارم فضولی میکنم. یه بار از پسرعموم درباره کارش پرسیدم ولی حس کردم جوری جواب داد که انگار نمیخواست ادامه بده. از اون موقع بیشتر ترجیح میدم ساکت بشینم و فقط گوش کنم. نمیدونم چطور میتونم این ترس از قضاوت شدن رو کنترل کنم؟

میفهمم عزیزم. این ترس از قضاوت شدن خیلی طبیعیه، ولی نباید بذاریم مانع ارتباط ما با دیگران بشه.

بذار یه رازی رو بهت بگم: بیشتر آدم‌ها اونقدر درگیر خودشون هستن که وقت نمی‌کنن اونجوری که ما فکر می‌کنیم، بقیه رو قضاوت کنن. در مورد پسرعموت هم، شاید اون روز خسته بوده یا ذهنش درگیر بوده.

چند تا راهکار ساده: ۱. سوال‌های کلی و باز بپرس مثل "کار جدیدت چطوره؟" یا "چه چیزی تو کارت برات جالب‌تره؟" ۲. از لحن دوستانه و علاقمند استفاده کن ۳. اگه دیدی طرف مقابل تمایلی نداره، راحت بحث رو عوض کن

میخوای الان تمرین کنیم چطور میشه یه گفتگوی راحت رو شروع کرد؟

تراپیست و مشاورتر
خب راستش یه مهمونی هم همین آخر هفته داریم و میدونم باز همه هستن. شاید بد نباشه الان یکم تمرین کنیم. مثلا یکی از دختر عموهام تازه ازدواج کرده و میدونم حتما همه ازش درباره زندگی مشترک میپرسن. من چطور میتونم باهاش حرف بزنم که هم صمیمی باشه هم فضولی به نظر نیاد؟ یا اصلا اگه خواستم بحث رو عوض کنم، چه موضوعی رو پیش بکشم که بقیه هم بتونن نظر بدن و یه گفتگوی دسته جمعی شکل بگیره؟

عالیه که داری از قبل برنامه‌ریزی می‌کنی!

برای دختر عموت می‌تونی اینطوری شروع کنی: "چقدر خوشحال شدم دیدمت! خونه جدیدت رو دوست داری؟" یا "محله جدیدتون چطوره؟" این سوال‌ها هم شخصی نیستن و هم نشون میدن که به شادیش اهمیت میدی.

برای بحث‌های گروهی چند موضوع خوب:

  • برنامه‌های عید یا تعطیلات (همه دوست دارن از سفر و تفریح حرف بزنن)
  • یه فیلم یا سریال جدید که دیدی
  • خاطرات بامزه دوران بچگی با هم
  • غذاهای جدیدی که امتحان کردین

فقط یادت باشه لازم نیست حتماً تو بحث رو هدایت کنی. گاهی فقط گوش دادن و لبخند زدن هم خیلی خوبه!

تراپیست و مشاورتر
ممنون از راهنماییت. خاطرات بچگی ایده خوبیه چون یادمه یه خاطره بامزه از وقتی که با همین دختر عموم و بقیه بچه‌ها تو حیاط خونه مادربزرگ بازی میکردیم دارم. شاید اگه اونو تعریف کنم فضا صمیمی‌تر بشه. راستی یه سوال دیگه، اگه وسط صحبت یهو استرس گرفتم و قلبم تند زد چیکار کنم؟ گاهی این حالت برام پیش میاد و میترسم بقیه متوجه بشن که دارم میلرزم یا صدام میگیره.

اول اینکه ایده خاطره خیلی عالیه! این جور خاطرات مشترک همیشه فضا رو گرم و صمیمی می‌کنه.

برای کنترل استرس لحظه‌ای چند تا تکنیک ساده هست:

  • نفس عمیق از بینی بکش (۴ ثانیه) و از دهن آروم بیرون بده (۶ ثانیه)
  • یه جرعه آب بخور
  • دست‌هات رو روی پاهات بذار و آروم فشار بده
  • تمرکزت رو ببر روی پاهات و حس کن که محکم روی زمین هستن

یادت باشه معمولاً دیگران اونقدرها که فکر می‌کنیم متوجه استرس ما نمیشن. اگر هم صدات لرزید، می‌تونی با لبخند بگی "ببخشید یه لحظه گلوم گرفت" و یه جرعه آب بخوری.

تراپیست و مشاورتر
این تکنیک نفس کشیدن به نظر خوب میاد. میشه از الان تا مهمونی چند بار تمرینش کنم. فقط یه چیز دیگه، من معمولا گوشه‌ترین مبل رو انتخاب میکنم که کمتر تو دید باشم. به نظرت این کار درسته یا بهتره جای دیگه‌ای بشینم؟ آخه اونجا احساس امنیت بیشتری میکنم ولی شاید همین باعث شه بیشتر منزوی بشم...

درکت می‌کنم که دنبال یه جای امن می‌گردی. ولی بیا یه راه میانه پیدا کنیم: به جای گوشه‌ترین جا، سعی کن یه موقعیت متعادل‌تر انتخاب کنی - مثلاً کنار یکی از افرادی که باهاش راحت‌تری.

یه پیشنهاد: وقتی رسیدی، اول کنار مادرت یا یکی که باهاش راحتی بشین. بعد که یکم جو برات عادی شد، می‌تونی جات رو عوض کنی و به بقیه نزدیک‌تر بشی.

اینجوری هم احساس امنیت داری، هم کم کم با جمع گرم می‌گیری. یادت باشه قرار نیست یهو همه چیز عوض بشه - قدم به قدم پیش برو.

تراپیست و مشاورتر
آره اینجوری بهتره. شاید کنار مامان یا خواهرم بشینم و وقتی دیدم شرایط خوبه برم پیش بقیه. فردا هم حتما این تنفس‌های عمیق رو تمرین میکنم. میدونی، الان که دارم باهات حرف میزنم حس میکنم یکم از اون ترس اولیه‌م کمتر شده. شاید اگه هر دفعه قبل مهمونی اینجوری با خودم برنامه‌ریزی کنم و از این تکنیک‌ها استفاده کنم، کم کم راحت‌تر بشم. مرسی که کمکم کردی.

خواهش می‌کنم عزیزم! خیلی خوشحالم که حس بهتری داری. اتفاقاً نکته خیلی مهمی رو گفتی - همین برنامه‌ریزی قبلی و آماده کردن ذهن خیلی کمک می‌کنه.

تو داری قدم‌های درستی برمی‌داری و این عالیه! یادت باشه هر بار که یه مهمونی رو با موفقیت پشت سر می‌ذاری، قوی‌تر میشی.

مطمئنم این مهمونی هم خوب پیش میره. اگه بازم خواستی صحبت کنی، من اینجام 🌟

تراپیست و مشاورتر