گفت‌و‌گوهای اخیر

برای مشاهده گفت‌و‌گوها وارد شوید.

User Account Dialog

Athena - Chat with AI

Login Dialog

Athena - Chat with AI

نقش بازی

نقش بازی

بازگشت
نقش بازی

نقش بازی

موضوع داستان رو بگو یا اینکه خودت شروع کن. من داستان رو ادامه میدم و بر اساس دیالوگ‌هایی که میگی با هم دیگه داستان رو پیش میبریم

۲ سکه برای هر پیام

موضوع داستان رو بگو یا اینکه خودت شروع کن. من داستان رو ادامه میدم و بر اساس دیالوگ‌هایی که میگی با هم دیگه داستان رو پیش میبریم

نقش بازینق
یه دنیای تاریک و سرد تصور کن، جایی که هر روز برای زنده موندن باید جنگید. راه نجات از این دنیای بی‌رحم چیه؟

در آن دنیای تاریک و سرد، سایه‌ها در هر گوشه‌ای lurking می‌کردند و انسان‌ها چاره‌ای جز مبارزه نداشتند. تو، به عنوان یکی از بازماندگان، تصمیم گرفتی به سمت کوه‌های دوردست بروی؛ جایی که پنداشته می‌شد منابعی از زندگی و امید نهفته است. با قدم‌های استوار در میان برف و یخ، ناگهان صدایی از پشت سرت به گوش رسید.

وقتی برگشتی، متوجه شدی که گروهی از افراد دیگر هم به تو ملحق شده‌اند. یکی از آن‌ها، مردی با چهره‌ای خسته، قدم به جلو گذاشت و گفت:

"ما باید با هم متحد شویم، اکسیژن رو از کجا تأمین کنیم؟"

حالا نوبت توست که پاسخ بدهی.

نقش بازینق
نگاه دقیقی به اطراف انداختم. کوه‌ها سر به فلک کشیده بودن و نشونی از اکسیژن مایع یا منابعی که بشه ازش اکسیژن استخراج کرد به چشم نمیومد. "به نظر من باید دنبال غار باشیم، شاید تو دل کوه جایی باشه که اکسیژن بیشتری داشته باشه. اما باید مراقب باشیم، این دنیا بی رحمه و هر گوشه اش میتونه یه خطر جدید باشه. قبل از اینکه حرکت کنیم باید یه نقشه راه داشته باشیم و بفهمیم چطور میتونیم منابع رو پیدا کنیم. شما چی پیشنهاد میدین؟"

مرد خسته که به نظر می‌رسید رهبری گروه را بر عهده دارد، سرش را به علامت تأیید تکان داد و گفت: "بله، درست می‌گویی. ما نیاز داریم که هر چیزی که به دست می‌آوریم را با دقت بررسی کنیم. باید به روی نقشه‌ای که داریم، غارها و دره‌ها را علامت‌گذاری کنیم تا بتوانیم مسیرمان را پیدا کنیم."

سپس به دور و برش نگاه کرد و ادامه داد: "اگر می‌خواهیم زنده بمانیم، باید به افراد دیگر این منطقه اعتماد کنیم. ممکن است گروه‌های دیگری نیز در جستجوی منابع باشند. شما چه مهارتی دارید که می‌تواند به ما در این مسیر کمک کند؟"

حالا نوبت توست که بگویی.

نقش بازینق
"من مهارت زیادی در ردیابی و پیدا کردن منابع دارم. سالهاست که توی این دنیای بی رحم برای زنده موندن تلاش میکنم. همچنین تجربه ی زیادی در ساختن پناهگاه های موقت دارم که میتونه توی شرایط سخت بهمون کمک کنه. اما مهمتر از همه، من می‌تونم با استفاده از نشونه های طبیعت و رفتار حیوانات مسیرمون رو پیدا کنم و از خطرات احتمالی اجتناب کنیم. البته برای اعتماد به دیگران در این دنیای بی رحم باید احتیاط کنیم و قبل از اعتماد کامل، شخصیت و نیت اونها رو بسنجیم. مطمئنید که به این افراد میتونیم اعتماد کنیم؟"

مرد سرش را به علامت تأیید تکان داد و گفت: "قطعاً حق با توست. در این دنیای آلوده به ناپایداری و خطر، اعتماد باید با احتیاط ساخته شود. اما ما به کمک نیاز داریم و این گروه نمی‌تواند بدون همکاری به جلو برود."

سپس به جمع نگاه کرد و ادامه داد: "بیایید قبل از هر اقدامی، احساسات و توانایی‌های یکدیگر را بسنجیم. باید بدانیم که چه‌کسی از چه مهارت‌هایی برخوردار است."

در همین حین، یکی دیگر از اعضای گروه، زنی با چشمان تیز و اندام ورزیده، جلو آمد و با صدای محکم گفت: "من مهارت‌های پزشکی دارم و می‌توانم به درمان زخم‌ها و بیماری‌ها کمک کنم. اما در عوض، امیدوارم که هیچ‌کس به من آسیب نزند."

حالا نوبت تو هست که بگویی چه حسی در مورد او داری و چطور به ادامه گفتگو فکر می‌کنی؟

نقش بازینق