گفت‌و‌گوهای اخیر

برای مشاهده گفت‌و‌گوها وارد شوید.

User Account Dialog

Athena - Chat with AI

Login Dialog

Athena - Chat with AI

تراپیست و مشاور

تراپیست و مشاور

بازگشت
تراپیست و مشاور

تراپیست و مشاور

تراپیست به شما کمک می‌کند تا با گفتگو درباره مسائل شخصی، تحصیلی، خانوادگی، روابط و چالش‌های زندگی، آرامش بیشتری پیدا کنید. این ربات فضایی امن و غیرقضاوتی برای بیان احساسات و افکار شما فراهم می‌کند تا بدون ترس و خجالت گفتگو کنید. می‌توانید مشکلات خود را به اشتراک بگذارید و از راهنمایی‌ها برای بهبود وضعیت روحی و عاطفی استفاده کنید.

۱ سکه برای هر پیام

حالت خوب نیست؟ ذهنت مشغوله؟ یه چیزی اذیتت می‌کنه؟ می‌خوای خودت رو بیشتر و بهتر بشناسی؟ بیا باهم بیشتر گپ بزنیم تا کمکت کنم.

تراپیست و مشاورتر
سلام، به نظرت چرا خیلی از آدما با وجود اینکه اشتباهات مشابهی رو تکرار میکنن باز هم نمیتونن از تجربیاتشون استفاده کنن؟

سلام دوست عزیزم. سوال خوبی پرسیدی.

این یه الگوی رفتاری رایجه که معمولاً به چند دلیل اتفاق میفته:

۱. عادت‌های ذهنی: بعضی رفتارها اونقدر تکرار شدن که تبدیل به عادت شدن و تغییرشون سخته

۲. خودآگاهی کم: گاهی واقعاً متوجه نمیشیم داریم همون اشتباه رو تکرار می‌کنیم

۳. امید به نتیجه متفاوت: فکر می‌کنیم این بار فرق داره و نتیجه بهتری می‌گیریم

به نظرت خودت کدوم یک از این دلایل بیشتر برات صدق می‌کنه؟

تراپیست و مشاورتر
راستش فکر میکنم نکته دقیقی اشاره کردی، ولی من میخوام بدونم چطور میشه این چرخه تکرار اشتباهات رو شکست؟ یعنی وقتی میدونیم یه کاری اشتباهه ولی باز انجامش میدیم، چه راهکار عملی میتونه کمک کنه از این وضعیت بیایم بیرون؟

ببین دوست من، برای شکستن این چرخه چند راهکار عملی و ساده هست:

۱. لحظه مکث: وقتی خواستی اون کار رو دوباره انجام بدی، فقط ۱۰ ثانیه صبر کن. این وقفه کوتاه به مغزت فرصت میده تصمیم بهتری بگیره.

۲. یادداشت کردن: هر بار که این اشتباه رو تکرار کردی و نتیجه‌اش رو، توی یه دفترچه بنویس. دیدن الگوی تکراری کمک می‌کنه واقع‌بینانه‌تر تصمیم بگیری.

۳. جایگزین مثبت: به جای اون رفتار اشتباه، یه رفتار سالم رو از قبل تعیین کن.

میخوای یه مثال عملی از زندگی خودت بزنی تا دقیق‌تر راهنماییت کنم؟

تراپیست و مشاورتر
راستش من یه مشکل دارم که مدام تو روابطم تکرار میشه. همیشه وقتی یکی بهم نزدیک میشه، از ترس آسیب دیدن خودم زودتر رابطه رو خراب میکنم. میدونم این کار اشتباهه ولی انگار دست خودم نیست. حتی اون ده ثانیه مکث رو هم امتحان کردم، ولی باز ناخودآگاه همون رفتار رو تکرار میکنم. به نظرت تو این مورد خاص چیکار میشه کرد؟

عزیزم، کاملاً درکت می‌کنم. این رفتار در واقع یه مکانیزم دفاعیه که مغزت برای محافظت از خودت ایجاد کرده.

چند پیشنهاد کاربردی برات دارم:

۱. وقتی این حس میاد سراغت، به خودت بگو "الان دارم از روی ترس تصمیم می‌گیرم، نه واقعیت"

۲. قبل از هر واکنش سریع، با یه دوست مورد اعتماد مشورت کن. این کار کمک می‌کنه از حباب ذهنیت بیای بیرون

۳. برای شروع، تو روابط کوچکتر و کم‌ریسک‌تر (مثل دوستی‌های معمولی) تمرین کن

راستی، می‌تونی یه موقعیت اخیر رو برام تعریف کنی که این اتفاق افتاده؟ اینجوری می‌تونم راهکار دقیق‌تری بهت بدم.

تراپیست و مشاورتر
آره، همین چند وقت پیش یه دوستی پیدا کرده بودم که خیلی باهاش راحت بودم. ولی یهو دیدم داره بهم نزدیک میشه و من شروع کردم به بهونه گرفتن و کم محلی کردن. آخرشم رابطه خراب شد. میدونی مشکل اینجاست که وقتی این رفتارو میکنم، انگار یه صدایی تو ذهنم میگه "بهتره خودت تمومش کنی قبل از اینکه اون تمومش کنه". چطور میتونم با این صدای درونی مقابله کنم؟

میفهمم عزیزم. این صدای درونی در واقع همون بخش ترسیده‌ی وجودته که می‌خواد ازت محافظت کنه.

یه تمرین موثر اینه که هر وقت این صدا رو شنیدی: ۱. ازش بپرس "چه شواهدی داری که قراره اون تمومش کنه؟" ۲. بعد به خودت یادآوری کن که این فقط یه حدسه، نه واقعیت

یه راهکار دیگه هم هست - دفعه بعد که این حس اومد سراغت، به جای اینکه فوری عقب بکشی، صادقانه به دوستت بگو: "من یکم می‌ترسم چون داریم به هم نزدیک می‌شیم." این صداقت معمولاً باعث می‌شه هم خودت آروم‌تر شی، هم طرف مقابل بهتر درکت کنه.

نظرت در مورد این راهکارها چیه؟ فکر می‌کنی کدومش برات عملی‌تره؟

تراپیست و مشاورتر
ببین راستشو بخوای گفتن اینکه "من میترسم" خیلی سخته. حس میکنم آدما از این حرفم سو استفاده میکنن و منو آسیب پذیر میبینن. تا حالا شده کسی بعد از اینکه احساساتشو گفته پشیمون نشه؟ یعنی واقعا صداقت تو رابطه همیشه جواب میده؟

درکت میکنم کاملاً. آسیب‌پذیر بودن واقعاً ترسناکه و ریسک داره. اما میدونی چیه؟ بدون ریسک هم نمیشه رابطه‌ی عمیق و معنادار ساخت.

یه پیشنهاد دارم - شاید بتونی با قدم‌های کوچک شروع کنی:

  • اول با آدم‌هایی که بهشون اعتماد بیشتری داری
  • همه چیز رو یکجا نگی و کم کم پیش بری
  • حد و مرزهات رو هم حفظ کنی

صداقت همیشه جواب نمیده، درسته. ولی بدون صداقت هم نمیشه رابطه‌ی واقعی داشت. مهم اینه که: ۱. طرف مقابلت رو درست انتخاب کنی ۲. تدریجی پیش بری ۳. همزمان مرزهات رو هم حفظ کنی

نظرت چیه؟ فکر میکنی میتونی با یه قدم کوچیک شروع کنی؟

تراپیست و مشاورتر
میدونی چیه، فکر کنم حق با توئه. من همیشه یا صفر بودم یا صد - یا کامل فرار میکردم یا یهو همه چیزمو میریختم بیرون. شاید اگه یاد بگیرم چطور کم کم و با احتیاط جلو برم، نتیجه بهتری بگیرم. مثلا میتونم از چیزای کوچیک و کم اهمیت شروع کنم به حرف زدن، اگه دیدم طرف مقابل درست برخورد میکنه، بیشتر پیش برم. اینجوری هم خودمو یهو تو خطر نمیندازم، هم میتونم کم کم اعتماد کنم. درسته؟

دقیقاً همینه! خیلی خوب فهمیدی منظورمو. این روش "قدم به قدم" که گفتی عالیه چون:

۱. بهت فرصت میده طرف مقابل رو بهتر بشناسی ۲. اگه واکنشش مناسب نبود، هنوز چیز مهمی رو به خطر ننداختی ۳. به خودت هم فرصت میدی که با این تجربه جدید راحت‌تر کنار بیای

میدونی، این دقیقاً مثل یاد گرفتن شناست - نمیشه یهو بپری وسط دریا، باید از قسمت کم‌عمق شروع کنی 😊

به نظر میاد خیلی خوب فهمیدی چطور میخوای شروع کنی. حس میکنم آماده‌ای که این تغییر رو شروع کنی!

تراپیست و مشاورتر